امروز تفنگ پدری را در خانه
بر سینه فرزند گرفتند نشانه
هر چند که باغ از غم پاییز تکیده
از خون جوانان وطن لاله دمیده
صد گل به چمن در قدم باد بهاران
می روید و صد بوسه دهد بر لب باران
ققنوس به پا خیزد و با جان هزاره
پر می کشد از این قفس خون و شراره
با برف زمین آب شود ظلم و قساوت
فرداش ببینند که سبز است دوباره