هیچ هم زیبا نبودی من تو را زیبا کشیدم
بیجهت اغراق کردم دلبر و رعنا کشیدم
از «لئوناردو داوینچی» عذرخواهی میکنم که
این همه عکس تو را مثل «مونالیزا» کشیدم
تو نمیدانستی اصلن شهرزاد قصهها چیست
من هزار و یک شب از موهای تو یلدا کشیدم
دلخوش نیلوفری در گوشهی مُرداب بودی
من تو را مهتابگون تا آسمان بالا کشیدم
نه عسل! گس بود طعمِ بوسههایی که ندادی
من چه احمق خانهات را قصر کندوها کشیدم
چشمِ تو معمولی اما من میان شعرهایم
زورقی با پلکِ پارو در دل دریا کشیدم
من چه بیانصاف بودم با ترازوی دلم که
تار مویت را برابر با همه دنیا کشیدم
با چه رویی بعد از این شعر نظامی را بخوانم
بس که مجنون بودم و بیخود تو را لیلا کشیدم
مرغ ماهیخار بدترکیب! جوجهاردک زشت!
باورت شد که تو را شهزادهی قوها کشیدم؟
دختری زیباتر از تو بعد از این بر میگزینم
دختری که ناز او را از همین حالا کشیدم
بعد از این خوش باش با او میروم از خاطراتت
خاطرت آسوده باشد از خیالت پاکشیدم